لزومی ندارد که ایران همه چیز را در همه جا، در حد درجه یک تولید کند، یا آن را داشته باشد! باید اجازه داد دیگران هم عرض اندام کنند! زیرا آنها هم بندگان خدا هستند و باید کاری بکنند. موضوع این است که بسیاری از مردم ایران، از پیشرفت ها جو گیر شده، سراغ جاهایی می روند که ایران در ان پیشرفتی ندارد، و می خواهند آنجا را هم درست کنند، تا هیچ کسی در جهان اول نباشد. امروز در دانشگاه صنعتی شریف، که همایش نوآوری بود سخنگوی ان، به شدت از اینکه ایران نتوانسته: به اندازه هو آوی ، پتنت تولید، و در امریکا به ثبت برساند، ناراحت بود. می گفت چینی ها هم مثل ما آدم هستند، روزی 8ساعت کار می کنند! و 8ساعت هم می خوابند، ولی در همان زمان کار، هر ساعت یک نوآوری را به ثبت می رسانند. البته این استاد خبر نداشت که: نوآوری در هر کشور ی، به دست ایرانی تبار ها انجام می شود! او نمی داند که همه این 2400 پتنت را، داماد آقای حداد عادل برای چینی ها انجام داده! اما صرف نظر از این بی خبری، این استاد و مشابه آن، دو خطای دیگر هم دارند. اول خطای آنها خودمحوری یا خود شیفتگی است، می خواهند بگویند به ما اجازه کار نمی دهند، والا ما بهتراز اینها اداره می کنیم! خطای دوم هم این استکه بجز رتبه اول، در همه زمینه ها و بطور مطلق برای ایرانی ها، برای دیگران ارزشی قایل نیستند. و از اینکه دیگران پیشرفتی داشته باشند، ناراحت هستند. خودشیفتگی آنها از انجا ناشی می شود، که جمهوری اسلامی با ازادی و امنیت تمام، به آنها موقعیتی بخشیده که خود را در قله قاف، و دیگران را ریز می بینند. همینکه به هزینه دولت در دبیرستان و دانشگاه تحصیل می کنند، و رتبه ای به دست می اورند، فکر می کنند که از دماغ فیل افتاده اند! مخصوصا اینکه در بنیاد ملی نخبگان، اسم نوشته و یا در مدرسه تیزهوشان درس خوانده باشند. یا خدای ناکرده یک پذیرش از یکی از: دانشگاهها و موسسات خارج برایشان آمده باشد! دیگر خدا را هم بنده نیستند! به خدا می گویند برو کنار! طرحهای توهمه قدیمی است، و ما با نو آوری دیگر نیازی به تو نداریم. اول کاری که می کنند، نماز خواندن را کنار می گذارند!(شب کنکور یادشان می رود) کراوات می زنند و انگلیسی بلغور می کنند. در یک کانال تلگرامی یا فیس بوک و اینستاگرام، چند تا فالور که پیدا می کنند، فکر می کنند روح الله زم شدند! و باید رژیم عوض کنند. فروتنی مسئولان هم مزید بر علت شده، توهم آنها را زیاد تر می کند. دو کلمه که می گویند: باید به اینها بها داد! آنها دادشان بلند می شود که: چه بها دادنی؟ اصلا ایران جای زندگی نیست، ما باید برویم خارج. و خود را به آب و آتش می زنند، که خارج بروند! همینکه از هواپیما پیاده شدند، همه یخ های انها باز می شود! می بینند هیچکس انها را نمی شناسد، و زبان او را نمی فهمد! و به عنوان اشغالگر به او نگاه می کنند. اشغالگری که دولت آنها را فریب داده، ویزا گرفته و حالا خود را مالک کشور آنها می داند. و فکر می کند تمام دنیا به سرانگشت او وابسته است. این امر خطای دوم آنها را هم گوشزد می کند: می فهمند که بابا، اونور آبی ها هم آدم هستند، و باید در بعضی چیزها اول باشند. نمی شود که 7میلیارد مردم دنیا، هیچ کاری نکنند و منتظر بایستند، تا ایرانی ها بروند از انها جلو بزنند. اما نه راه پیش دارند و نه راه پس! زیرا همینکه از توهم خارج می شوند، بهترین راه برگشت به میهن است، ولی با کارهایی که کردند، روی برگشت به ایران هم ندارند. لذا می گویند هرچه پیش آید! اما خودشان می دانند هر نصیحتی کنند، دیگران باور نخواهند کرد. اگر گریه کنند، اطرافیان می گویند: گریه خوشحالی است! و اگر بخندند می گویند: تو نخندی کی بخندد؟
Iranians also let others.
There is no need for Iran to have or produce everything everywhere, at the highest level! Others should be allowed to have limbs! For they are servants of God, and they must do something. The point is that many Iranians are stuck with developments, looking for places where Iran has no progress, and wanting to make it there, so that no one in the world is first. Today at Sharif University of Technology, where the Innovation Conference was held, its spokesman was deeply saddened by Iran's failure to register as much as Hu Avi, a production patent, and a US patent. He said the Chinese are like us, they work 8 hours a day! And they sleep for eight hours, but at the same time work, they innovate every hour. Of course, the master did not know: Innovation in every country, done by Iranians! He does not know that all these 2400 patents have been made by Mr. Haddad Adel's son-in-law for the Chinese! But apart from this ignorance, this master and the like have two other errors. First, their mistake is self-centeredness or self-fascination, they want to say they won't let us work, but we run better! The second mistake is that except the first rank, in all fields and absolutely for Iranians, there is no value to others. And they are upset that others are making progress. Their narcissism stems from the fact that the Islamic Republic has given them freedom and security in a situation where they find themselves on the brink of collapse and others. As they study high school and university at the expense of the government and gain a degree, they think they've fallen off the elephant's nose! Especially if they have been educated at the National Elite Foundation, or educated at a gifted school. Or God forbid an acceptance of one: Universities and institutions come to them! They are no longer servants of God! God say go away! Hallucination designs are outdated, and we don't need you with any other innovations. The first thing they do is set aside prayer! (The night of the entrance exam is remembered) They tie and translate into English. On a telegram channel or on Facebook and Instagram, some of the talents they find think they have become Ruhallah! And they have to change their diet. The humility of officials is also added to the cause, increasing their illusion. Two words to say: They should be valued! They raise their voice: What is it worth? Iran is no place to live, we have to go abroad. And they throw themselves into the water and fire, to go out! Once they get off the plane, all their ice will open! They see no one knows them, and they don't understand his language! And they look at him as an occupier. The occupiers deceived by the government have been granted visas and now consider themselves the owners of their country. And he thinks the whole world depends on his finger. This also points to their second mistake: they realize that daddy, like the blue ones, are humans, and they have to be first in some things. The world's 7 billion people cannot do anything and wait until the Iranians go ahead. But they have no way forward, no way back! Because the best way to get back home is to get out of the illusion, but with what they've done, they have no way of going back to Iran. So they say whatever happens! But they themselves know what they give advice, others will not believe. If they cry, those around will say: Cry is happy! And if they are laughing they say, 'Who wouldn't laugh?'
الإیرانیون یدعون الآخرین کذلک.
لیست هناک حاجة لأن تمتلک إیران أو تنتج کل شیء فی کل مکان ، على أعلى مستوى! یجب السماح للآخرین أن یکون لدیهم أطرافه! لأنهم خدام الله ، وعلیهم فعل شیء. النقطة المهمة هی أن العدید من الإیرانیین عالقون بالتطورات ، ویبحثون عن أماکن لا تقدم فیها إیران ، ویریدون تحقیق ذلک ، بحیث لا یوجد أحد فی العالم أولاً. والیوم فی جامعة شریف للتکنولوجیا ، حیث عُقد مؤتمر الابتکار ، شعر المتحدث الرسمی بحزن عمیق لفشل إیران فی تسجیل قدر تسجیل هو أفی وبراءة الإنتاج وبراءة الاختراع الأمریکیة. قال إن الصینیین مثلنا ، إنهم یعملون 8 ساعات فی الیوم! وینامون لمدة ثمانی ساعات ، لکنهم یعملون فی نفس الوقت کل ساعة. بالطبع ، لم یعرف السید: الابتکار فی کل بلد ، قام به الإیرانیون! إنه لا یعلم أن کل هذه براءات الاختراع البالغ عددها 2400 براءة اختیر صهر السید حداد عادل للصینیین! لکن بصرف النظر عن هذا الجهل ، فإن هذا المعلم وما شابه له خطأان آخران. أولاً ، خطأهم هو التمرکز حول الذات أو سحر الذات ، یریدون أن یقولوا إنهم لن یسمحوا لنا بالعمل ، لکننا نجری بشکل أفضل! الخطأ الثانی هو أنه ما عدا المرتبة الأولى ، فی جمیع المجالات والإیرانیین على الإطلاق ، لا قیمة للآخرین. وهم مستاءون من أن الآخرین یحرزون تقدما. تنبع نرجستهم من حقیقة أن الجمهوریة الإسلامیة قد منحتهم الحریة والأمن فی موقف یجدوا فیه أنفسهم على شفا الانهیار وغیرهم. أثناء دراستهم للمدارس الثانویة والجامعة على حساب الحکومة والحصول على شهادة ، یعتقدون أنهم سقطوا من أنف الفیل! خاصة إذا تم تعلیمهم فی المؤسسة الوطنیة للنخبة ، أو تم تعلیمهم فی مدرسة موهوبة. أو لا سمح الله قبول واحد: الجامعات والمؤسسات تأتی إلیهم! لم یعدوا عبیدا لله! یقول الله یذهب بعیدا! تصمیمات هلوسة قدیمة ، ولا نحتاج إلیک مع أی ابتکارات أخرى. أول شیء یفعلونه هو تخصیص الصلاة! (یتم تذکر لیلة امتحان القبول) حیث یتم ربطها وترجمتها إلى اللغة الإنجلیزیة. فی قناة برقیة أو على Facebook و Instagram ، تعتقد بعض المواهب التی یجدونها أنهم أصبحوا روح الله! وعلیهم تغییر نظامهم الغذائی. یضاف إلى ذلک تواضع المسؤولین ، مما یزید من وهمهم. کلمتین لیقولوا: یجب تقدیرهم! یرفعون صوتهم: ما الذی یستحق؟ إیران لا مکان للعیش فیه ، علینا أن نذهب إلى الخارج. وألقوا أنفسهم فی الماء والنار ، للخروج! بمجرد خروجهم من الطائرة ، سیتم فتح کل الجلید الخاص بهم! إنهم لا یرون أحداً یعرفهم ولا یفهمون لغته! وهم ینظرون إلیه کمحتل. حصل المحتلون الذین خدعتهم الحکومة على تأشیرات وأصبحوا یعتبرون الآن أصحاب بلادهم. ویعتقد أن العالم کله یعتمد على إصبعه. یشیر هذا أیضًا إلى خطأهم الثانی: فهم یدرکون أن الأب ، مثل الأبناء الأزرق ، هم بشر ، ویجب أن یکونوا أولاً فی بعض الأشیاء. إن سکان العالم البالغ عددهم 7 ملیارات نسمة لا یمکنهم فعل أی شیء والانتظار حتى یمضی الإیرانیون. لکن لیس لدیهم طریق للمضی قدما ، ولا طریق للعودة! لأن أفضل طریقة للعودة إلى الوطن هی الخروج من هذا الوهم ، ولکن مع ما فعلوه ، لیس لدیهم طریقة للعودة إلى إیران. هکذا یقولون مهما حدث! لکنهم أنفسهم یعرفون ما یقدمونه المشورة ، والبعض الآخر لن یصدق. إذا بکوا ، سیقول المحیطون: صرخة سعیدة! وإذا کانوا یضحکون یقولون "من لن یضحک؟"
伊朗人也让其他人。
伊朗无需在任何地方以最高水平生产或生产一切!应该允许别人有四肢!因为他们是上帝的仆人,所以他们必须做点什么。关键是许多伊朗人坚持发展,寻找伊朗没有进步的地方,并希望在那里取得进展,因此世界上没有人是第一。今天,在举行创新大会的谢里夫工业大学举行的会议上,伊朗发言人未能对多达生产专利和美国专利的胡阿维(Hu Avi)进行注册而深感悲痛。他说中国人就像我们,他们一天工作8个小时!他们睡了八个小时,但是在工作的同时,他们每小时都在创新。当然,主人不知道:每个国家的创新,都是伊朗人做的!他不知道这2400项专利都是哈达德·阿德尔先生的女son为中国人所取得的!但是除了这种无知之外,这位大师之类的人还有另外两个错误。首先,他们的错误是自我中心或自我迷恋,他们想说他们不会让我们工作,但我们会更好!第二个错误是,除了第一名,在所有领域而且绝对对伊朗人而言,其他人毫无价值。他们为别人在进步而感到沮丧。他们的自恋来自于这样一个事实,即伊斯兰共和国在他们发现自己处于崩溃和其他危险边缘的情况下给予了他们自由和安全。当他们以牺牲政府为代价学习高中和大学并获得学位时,他们认为自己已经从大象的鼻子上掉下来了!特别是如果他们已经在美国国家精英基金会接受教育,或者在资优学校接受教育。还是上帝禁止接受一个人:大学和机构来了!他们不再是上帝的仆人!上帝说走开!幻觉设计已经过时,我们不需要您进行任何其他创新。他们做的第一件事是搁置祈祷!(记住入学考试的夜晚),他们绑在一起并翻译成英语。在电报频道或Facebook和Instagram上,他们发现的一些才能认为他们已经成为Ruhallah!而且他们必须改变饮食。官员的谦卑也增加了原因,增加了他们的幻想。有两个要说的话:他们应该受到重视!他们发出声音:这有什么价值?伊朗无人居住,我们必须出国。他们把自己扔进水里,开火出去!一旦他们下飞机,他们所有的冰都将打开!他们看到没有人认识他们,也听不懂他的语言!他们把他看成是占领者。政府欺骗的占领者已经获得签证,现在认为自己是国家的所有者。他认为整个世界都取决于他的手指。这也指出了他们的第二个错误:他们认识到爸爸,就像蓝色的爸爸一样,是人类,在某些事情上必须是第一位的。世界70亿人口无能为力,只能等到伊朗人继续前进。但是他们无路可退,无路可退!因为返回家乡的最佳方法是摆脱幻想,但经过他们的努力,他们无法回到伊朗。所以他们说无论如何!但是他们自己知道他们提供的建议,其他人则不会相信。如果他们哭了,周围的人会说:哭是快乐的!如果他们在笑,他们会说:“谁不笑