اسکرین

برای درخواست مطلب موضوع مطلب را برایمان ارسال کنید از روش تماس با من |skreen

اسکرین

برای درخواست مطلب موضوع مطلب را برایمان ارسال کنید از روش تماس با من |skreen

جمله

بعد از یک هفته دلگرفتگی و بی اعصابی و مودهای مذخرف باید در اولین فرصت برم دست آبا رو ببوسم به خاطر تعبیری که نسبت به حالم داشت. یهو برگشت وسط دپریشن و فازهای منفی که از خودم متصاعد می کردم رو بهم کرد و گفت: خبر خوب میشنوی به زودی دخترجون. 

و دقیقا این ساعت از تاریخ رو می باید ثبت میکردم چون که آیدای کارپه ی عزیزم رو یافتم و چیزی خوشحال کننده تر از این نمیتونست باشه! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد